loading...
پورتال جامع فان توس شامل مسائل زناشویی،اس ام اس،گالری عکس،اندروید،موزیک،فیلم و سریال،آرایش و زیبایی،دیدنی و شنیدنی،سرگرمی
funtoos.ir بازدید : 329 نظرات (0)
آمار موجود درمورد ارزش سالانه سرقت هاي کارمندان از 50 بيليون دلار تا 660 بيليون دلار از فعاليت هايي مثل سرقت، اختلاس، دست بردن در ساعات کار، دزدي طراحي محصولات و اسرار تجارت است.

من شديداً باور دارم که اکثر افراد ذاتاً خوب، نجيب و قابل اعتماد هستند. اين را هم مي دانم که فقط رفتار غيراخلاقي يک نفر ميتواند آسيب مالي و قانوني به يک بيزنس بزند. اما چه مي توانيد بکنيد؟ چطور مي توانيد هم از کارمندان صادق و هم از بيزنستان محافظت کنيد؟ در اين مقاله توصيه هايي برايتان آورده ايم.

کارمندان صادق استخدام کنيد

·سوابق کاري آنها را بررسي کنيد.

·تحصيلات و مدارک آنها را بررسي کنيد.

·از معرفين آنها پرس و جو کنيد.

·آزمايش اعتياد قبل از استخدام از آنها بگيريد.

· سوابق جنايي آنها را بررسي کنيد.

يک برنامه ضد سرقت اجرا کنيد

·مداوماً به حساب هاي مشکوک رسيدگي کنيد.

·بدون برنامه ريزي قبلي به بررسي حساب ها بپردازيد.

·مسئوليت هاي کاري را مدام تغيير دهيد تا هيچکس نتواند کنترل امور را به دست گيرد.

·سيستم نظارت وصل کنيد.

·گزارش کار بخواهيد.

·براي گزارش هاي دريافتي پاداش بگذاريد.

بيمه کلاه برداري

· در بيمه هايي سرمايه گذاري کنيد که جنايات از خارج، سرقت هاي کارمندان و کلاه برداري هاي کامپيوتري را هم تحت پوشش قرار مي دهد.

خط آخر

سرقت کارمندان مشکل بسيار بزرگي است. مديران باهوش راهکارهاي مناسبي براي جلوگيري از آن استفاده مي کنند. سياست ها و راهکارهايي که به کار مي بنديد بايد با شرکت شما هماهنگ باشد. خيلي ها بدشان نمي آيد که در اين زمينه نصيحتتان کنند اما اول و آخر اين شما هستيد که بايد اعتماد کنيد.

آيا کارمندانتان به شما اعتماد دارند؟

احتمالاً نه. آنها به همکارانشان اعتماد مي کنند اما به شما نه. آنها بااينکه شغلشان را خيلي دوست دارند اما اعتقاد ندارند که مديرشان بهترين تصميم ها را مي گيرد. اين مسئله مخصوصاً درمواردي که اين تصميم درمورد آنها باشد بيشتر صدق مي کند.

دو سوال هست که بايد به آن فکر کنيد:

1) آيا برايتان مهم است که کارمندانتان به شما اعتماد داشته باشند؟

2) از کجا مي توانيد بفهميد؟

فکر کنم پاسخ به سوال اول برايتان راحت تر باشد. بله – مطمئناً برايتان مهم است. دو دليل عمده اهميت آن به عملکرد و سود بستگي دارد.

عملکرد آنها

من تضمين مي کنم که به هيچ وجه نمي توانيد از کارمندي که به شما اعتماد ندارد بيشترين و بهترين عملکرد را بگيريد. اگر آنها به شما اعتماد نداشته باشند که بهترين تصميمات را برايشان بگيريد، احتمالاً فکر مي کنند که خودشان بايد اين تصميم را بگيرند. زماني را که به انجام آن مي پردازند يا به اينکه چطور بايد آنرا انجام دهند فکر مي کنند، از بازده و کيفيت کاري و خلاقيت آنها کم مي کند.

شايد بتوانيد به اين منوال موقتاً سطح عملکرد آنها را بالا ببريد اما نمي توانيد آن را ثابت نگه داريد. بدون اعتماد کارمندانتان قادر نخواهيد بود خلاقيت که از اهميت بسيار زيادي برخوردار است را در کارتان مشاهده کنيد.

عملکرد شما

واقعبين باشيد. عملکرد کارمندانتان شديداً بازتاب عملکرد خود شماست. از اينها گذشته، مديريت توانايي به انجام رساندن کارها توسط ديگران است. اگر نتوانيد بهترين عملکرد را از کارمندانتان بگيريد، چطور مي توانيد به رئيستان ثابت کنيد که مدير خوبي هستيد؟

اگر کارمندانتان به شما اعتماد نداشته باشند، شما هم نخواهيد توانست به آنها اعتماد کنيد. بعد مي بينيد که وقت زيادي را باوجود کمبود وقتي که داريد صرف چک کردن آنها مي کنيد. زماني را که مي توانستيد جاهاي خيلي بهتري صرف کنيد.

سود

همين الان درمورد صرف وقت اضافي به خاطر عدم اعتماد بين کارفرما و کارمند صحبت کرديم. مي توانيد هزينه اين ساعات تلف شده را حساب کنيد اما هزينه بيشتر را براي فقدان خلاقيت مي پردازيد. سود هيچوقت با خوب انجام دادن کاري عايدتان نمي شود. با بهتر انجام دادن آن به دست مي آيد.

مهم نيست که با "پيشرفت مداوم" ايجاد شده باشد يا تغيير ناگهاني. مهم اين است که اين اتفاق افتاده است. مطمئن باشيد رقيبان شما دنبال راه هاي جديدتر، بهتر و ارزانتر براي انجام کارها هستند. اگر شما نباشيد مطمئن باشيد که مشتريانتان را و درنتيجه سود را از دست مي دهيد.

سوال دوم

پاسخ به سوال دوم کمي دشوارتر است (از کجا مي توان فهميد که کارمندانم به من اعتماد دارند؟)، اما چند پيشنهاد برايتان داريم:

از خودشان بپرسيد

يکي از ساده ترين راه ها براي گرفتن يک جواب پرسيدن سوال مستقيم است. احتمالاً در گروهتان کسي هست که به او اعتماد داشته باشيد. از او نپرسيد که احساس خودش چيست، احساس کل تيم را جويا شويد. روي احساس عمومي کارمندانتان متمرکز شويد.

به حرفهايشان گوش کنيد

وقتي سوالي را از کارمندي مي پرسيد، واقعاً به پاسخ او گوش کنيد. بايد بتوانيد عمق حرف هاي او را درک کنيد. اگر شروع به گفتن چيزي مي کنند اما بعد مکث مي کنند کاملاً مشخص است که اعتماد کامل به شما ندارند.

کمتر رسمي باشيد

از دفتر کارتان بيرون بياييد. مديريت با گشت زدن در شرکت خيلي خوب عمل مي کند. نه تنها کارمندان در محيط کار خودشان راحت تر مي توانند به شما نزديک شوند بلکه چيزهايي را مي بينيد و مي شنويد که هيچوقت در گزارش هايي که تحويلتان مي دهند نمي بينيد. از اين گذشته وقتي کارمندان مي بينند که اطراف آنها گشت مي زنيد، شما را يکي از خودشان مي بينند نه به شکل رئيس. اعتماد کردن به يکي از خودشان خيلي راحت تر از اعتماد کردن به رئيس است.

خلاصه
اعتماد گرفتني است. به دست آوردن اعتماد کارمنداتان وقت مي برد اما شما هم مي توانيد جزء مديران موفقي باشيد که کارمندانشان به آنها اعتماد دارند  و اين مسئله عملکرد و سودشان را چندين برابر مي کند. به آنها نشان دهيد که مي توانند به شما اعتماد کنند که مصلحتشان را مي خواهيد و خواهيد ديد که چقدر سريع اعتمادشان به شما جلب مي شود.


 

 

 

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 4047
  • کل نظرات : 90
  • افراد آنلاین : 203
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 300
  • آی پی دیروز : 72
  • بازدید امروز : 595
  • باردید دیروز : 117
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 2,721
  • بازدید ماه : 2,721
  • بازدید سال : 28,104
  • بازدید کلی : 1,337,215
  • کدهای اختصاصی

    پشتیبانی