loading...
پورتال جامع فان توس شامل مسائل زناشویی،اس ام اس،گالری عکس،اندروید،موزیک،فیلم و سریال،آرایش و زیبایی،دیدنی و شنیدنی،سرگرمی
funtoos.ir بازدید : 299 نظرات (0)
دستمال کاغذي به اشک گفت:

قطره قطره‌ات طلاست

يک کم از طلاي خود حراج مي‌کني؟

عاشقم!

با من ازدواج مي‌کني؟

اشک گفت:

ازدواج اشک و دستمالِ کاغذي!

تو چقدر ساده‌اي

خوش خيال کاغذي!

توي ازدواج ما

تو مچاله مي‌شوي

چرک مي‌شوي و تکه‌اي زباله مي‌شوي

پس برو و بي‌خيال باش

عاشقي کجاست!

تو فقط

دستمال باش!

دستمال کاغذي، دلش شکست

گوشه‌اي کنار جعبه‌اش نشست

گريه کرد و گريه کرد و گريه کرد

در تن سفيد و نازکش دويد

خونِ درد

آخرش، دستمال کاغذي مچاله شد

مثل تکه‌اي زباله شد

او ولي شبيه ديگران نشد

چرک و زشت مثل اين و آن نشد

رفت اگرچه توي سطل آشغال

پاک بود و عاشق و زلال

او با تمام دستمال‌هاي کاغذي فرق داشت

چون که در ميان قلب خود

دانه‌هاي اشک کاشت
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 4047
  • کل نظرات : 90
  • افراد آنلاین : 195
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 218
  • آی پی دیروز : 72
  • بازدید امروز : 337
  • باردید دیروز : 117
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 2,463
  • بازدید ماه : 2,463
  • بازدید سال : 27,846
  • بازدید کلی : 1,336,957
  • کدهای اختصاصی

    پشتیبانی