loading...
پورتال جامع فان توس شامل مسائل زناشویی،اس ام اس،گالری عکس،اندروید،موزیک،فیلم و سریال،آرایش و زیبایی،دیدنی و شنیدنی،سرگرمی
funtoos.ir بازدید : 128 نظرات (0)

والیبال و موفقیت‌هایش این روزها نقل همه محافل و گردهمایی‌های اجتماعی است. تیم ملی والیبال ایران در سال‌های اخیر همواره گل کاشته است.

 درخشش ملی پوشان در مسابقات لیگ جهانی و پیروزی مقابل تیم‌های بزرگ جهان و کسب عنوان چهارمین رقابت‌های لیگ جهانی، موجب تجلی غرور ملی ایرانیان شده و کوچک و بزرگ را شادمان کرده است.
«فرهاد ظریف» لیبروی ظریف تیم ملی والیبال کشورمان، یکی از ارکان موفقیت تیم ملی بود و نقش غیرقابل انکاری در پیروزی ایران داشت. او که حالا به عنوان باتجربه‌ترین مهره‌ی تیم ملی در پیروزی‌های والیبال نقش‌آفرینی می‌کند، سعی دارد مثل همیشه از نظر روحی پشتوانه محکمی برای جوان‌تر‌ها باشد. گفت‌وگوی 7 روز را با این ورزشکار موفق حتما بخوانید.
 
از کودکی تا جوانی
 
متولد سوم دی 1357 هستم ولی در شناسنامه‌ام دوازدهم اسفند 1361 ثبت شده است. در مشهد به دنیا آمدم و فرزند اول خانواده هستم. سال 82 ازدواج کردم که حاصل آن ترمه‌ی سه ساله است. والیبال را از دوران مدرسه آغاز کردم و توسط «مصطفی کارخانه» به تیم ملی دعوت شدم. حالا بعد از پوشیدن پیراهن تیم ملی نوجوانان و جوانان از قدیمی‌های تیم ملی بزرگسالان به شمار می‌‌آیم. لیسانس تربیت بدنی دارم و عنوان بهترین لیبروی آسیا را یدک می‌کشم.

 
لیگ جهانی ، خاطره‌ای خوب
 
لیگ جهانی شرایط خاصی داشت. تا به حال پیش نیامده بود این تعداد مسابقه را در کشورهای مختلف تجربه کنیم. واقعا این یک تجربه‌ی جدید برای والیبال ایران به شمار می‌رفت. این‌که تیم ملی بتواند خود را در طول یک ماه آماده نگه دارد و 22 بازیکنی که در ترکیب حضور داشتند، همه انگیزه‌ی خود را حفظ کنند برای ما باارزش بود. مسوولان برگزاری مسابقات، میلی‌متری حساسیت به خرج می‌دادند. برای من خیلی عجیب بود. حتی پیراهن را با خط کش اندازه می‌گرفتند تا در صورت خطا، جریمه پنج هزار دلاری در نظر بگیرند! شرایط سختی بود اما خود را بین تیم‌های خوب دنیا می‌دیدیم که روی ایران حساب ویژه‌ای باز می‌کنند.

 
خاطره‌های تلخ و شیرین...
 
خوشبختانه از نظر نحوه‌ی برگزاری و حضور در این مسابقات سربلند بودیم و به قول معروف سوتی ندادیم! با سرپرست تیم ایتالیا صحبت می‌کردم، می‌گفت در سال اول حضورشان در لیگ هزار ایراد داشتند اما خوشبختانه به واسطه‌ی تجربه‌هایی که ولاسکو در اختیار ما قرار ‌داد، سربلند شدیم. پیروزی بر برزیل و موج خوشحالی که از طرف مردم به ما می‌رسید، خیلی انرژی‌بخش بود. انگار همین دیروز بود که ایتالیا را شکست دادیم.

 
ماندن یا رفتن؟ مساله این است!
 
بازیکنان ایرانی در سطح جهان دیده شدند و یکی دو نفر هم شرایط مناسبی پیدا کردند. حتی چند باشگاه من را واسطه قرار دادند و به من ایمیل زدند که با چند بازیکن صحبت کنم، البته به چند دلیل بازیکنان ایرانی خیلی جذب لیگ‌های خارجی نمی‌شوند؛ اولا تفاوت دستمزدهای داخلی با تیم‌های خارجی است. این‌جا به هر حال بازیکن ملی پوش و ستاره قطعا بالاترین دستمزد‌ها را می‌گیرد اما در ایتالیا باید برود چند سال جا بیفتد و شاید در یکی دو سال اول حقوق چندانی نگیرد و کلا به اندازه‌ای باشد که گذران زندگی کند. اگر بعد از آن خوش درخشید در سطح خیلی بالا حقوق می‌گیرد.
اما بحث دیگر به مشکلات حضور بازیکنان و اتباع ایرانی در کشورهای خارجی برمی‌گردد. شما حساب کنید کشوری مثل ایتالیا اگر بخواهد بازیکن جذب کند، فرد مورد نظر را از روسیه یا صربستان بگیرد، مشکل ویزا و اقامت ندارد اما همان باشگاه اگر دنبال بازیکن ایرانی باشد با هزار مشکل اقامتی روبه‌رو می‌شود. بازیکن‌ها معمولا زبان نمی‌دانند و دیگر... همین که چند بازیکن ایرانی با همه‌ی این شرایط در لیست خرید باشگاه‌های ایتالیا رفتند، جای خوشحالی دارد.

 
آینده والیبالیست‌ها...
 
متاسفانه در این باره هیچ فکری نشده است. وقتی عمر حرفه‌ای ورزشکار تمام می‌شود، کاملا رها می‌شود. باید خود بازیکنان اتحادیه تشکیل دهند، چند کارمند و حقوقدان زبده بگیرند و بحث مالیاتی را حل و فصل کنند و بپرسند در برابر این همه پولی که مالیات می‌دهند چه تامین‌اجتماعی و خدماتی می‌گیرند؟
فکر می‌کنم درد بازیکنان، نداشتن اتحادیه است. نه بازنشستگی و نه وام خواهند داشت. بازیکنی اگر باهوش و تاجر باشد و تمرکز خود را خارج از محیط والیبال روی چیزهای دیگر معطوف کند؛ مثل بعضی‌ها رشد اقتصادی خوبی می‌کند اما همه بازیکنان این‌طور نیستند و به سختی زندگی می‌کنند. اگر قرارداد بستند، زندگی خوبی خواهند داشت و اگر...

 
ولاسکو فیلسوف
 
به نظرم ولاسکو یک روان‌شناس و یک فیلسوف بزرگ است که والیبال را با نگاه خاصی دنبال می‌کند. ولاسکو معتقد بود یک مربی موفق به چند عامل وابسته است. بازیکن و سخت افزار مناسب که در ایران وجود داشت. عامل بعدی هم حضور در عرصه‌ي بین‌الملل است که ولاسکو معتقد بود والیبال ایران در این نقطه ضعف دارد. او می‌گفت فدراسیون والیبال ایران هزینه می‌کند، تیم ملی را به بلغارستان می‌فرستد و با یک تیم باشگاهی بازی می‌کند اما چه چیزی از این بازی تدارکاتی برای ایران می‌ماند؟!
بالاترین ویژگی ولاسکو، پشتکار و سماجت در کار است. اگر ولاسکو ده بار به مانع بخورد، برمی‌گردد. امکان نداشت خسته شود یا سرش می‌شکست یا مانع را رد می‌کرد. من در این چندین سالی که در ورزش هستم، ندیدم کسی این‌قدر پشتکار داشته باشد.

 
رقابت و رفاقت بین بازیکنان
 
هدف ما ایجاد رقابت و یک تنش مثبت بین تمام پست‌هاست. وقتی «کوآچ» می‌آید، چندین بازیکن آماده در هر پست می‌آورد و تیم «الف» و «ب» را تشکیل می‌دهد، به همه گوشزد می‌کند بازیکن رقیب منتظر است. فلسفه‌ی «کوآچ» این بود که در مقاطعی تغییراتی داشته باشیم و این موضوع را به همه دیکته می‌کرد که اگر خوب تمرین نکنید، ممکن است بدون توجه به اسم، سابقه و تجربه کنار گذاشته شوید، شاید در بخش پاسور و سرعتی‌ها کمتر این رقابت دیده شد اما در پست دریافت کننده‌ها به دلیل مشکلاتی که از قدیم وجود داشت، این رقابت‌ها بیشتر به چشم آمد. او سعی کرد رقابت بین دریافت کننده‌ها بیشتر شود و همه حتی خارج از زمان تمرین هم به صورت انفرادی به دنبال ارتقا سطح خود باشند.

 
انتهای موفقیت
 
اوایل که بازی می‌کردم، اصلا فکرش را نمی‌کردم که به تیم ملی راه پیدا کنم. بعد به تیم‌های ملی نوجوانان و جوانان رسیدم. به‌تدریج این باور در من ایجاد شد که می‌توانم در ترکیب اصلی تیم ملی بزرگسال باشم. البته مشکلاتی هم برایم به وجود آمد. حالا درباره‌ی آینده فکر می‌کنم. دوست دارم بعد از پایان عمر حرفه‌ای‌ام به عنوان مربی در والیبال بمانم.

 
بالا رفتن سطح انتظارات
 
پیروزی بر ایران در این مقطع زمانی برای همه‌ي حریفان آسیایی مهم خواهد بود. نباید با این ذهنیت برویم که تیم دوم ما هم می‌تواند در آسیا نتیجه بگیرد. باید دیگر به فکر قهرمانی در لیگ جهانی باشیم. این رویای دور از دسترسی برای ما نیست. ما امسال تا یک قدمی فینال رفتیم و اگر کمی باتجربه بودیم، قطعا موفق می‌شدیم. مردم دیگر از والیبال در حد قهرمانی جهان توقع دارند.

 
تعطیلات رویایی
 
از زمانی که از لیگ جهانی برگشتیم، شرایط خیلی عوض شده و مردم خیلی ما را تحویل می‌گیرند. اصلا فکر نمی‌کردیم کسی ما را بشناسد؛ حتی راننده تاکسی به زور از من کرایه گرفت. زمانی بود که مردم فقط از پیروزی فوتبال خوشحال می‌شدند اما همین که حالا از بردهای تیم ملی والیبال هم شاد می‌شوند، خیلی خوب است. از این‌که فهمیدیم مردم بعد از برد ما خوشحال شدند، واقعا شگفت‌زده شدم. حالا در کوچه و خیابان همه به ما احترام می‌گذارند. در این تعطیلات هم فقط در کنار خانواده‌ام خواهم بود.

 
و سخن پایانی...
 
در پایان باید بگویم تیم ملی ایران در ابتدای راه است. بالا رفتن سطح انتظارها نباید در طولانی مدت تیم ایران را دچار مشکل کند. انتظارهای مردم نشان می‌دهد که باید تلاش بیشتری کنیم. تا به سطحی که لیاقتش را داریم، برسیم. از همسرم هم تشکر ویژه می‌کنم که در تمام این سال‌ها به پای من نشست و با گذشتن از خواسته‌هایش زمینه‌‌ی موفقیتم را فراهم کرد. در برهه‌ای که به تیم ملی دعوت نمی‌شدم، می‌خواستم والیبال را کنار بگذارم ولی همسرم مهم‌ترین انگیزه‌ی من برای ادامه والیبال بود.

 
از لابه‌لای حرف‌ها

  • تا برزیل هفده ساعت پرواز داشتیم. خیلی از بچه‌ها قرص خواب‌آور می‌خوردند و می‌خوابیدند ولی من از ترس پلک به هم نزدم.
  • پرسپولیسی هستم و عاشق علی دایی البته علی کریمی و مهدوی‌کیا را هم خیلی دوست دارم.
  • همه زندگی من ترمه است و دلم می‌خواهد همه وقتم را با دخترم بگذرانم.
  • سینما را دوست دارم و از بازی پرویز پرستویی و محمدرضا فروتن لذت می‌برم.
  • نقطه قوت و ضعفم یک چیز است، آن هم این‌که یک کلام هستم!
  • روزی که رفتم خواستگاری، هنوز معروف نشده بودم و فقط گفتم ورزشکارم. من خیلی سنتی ازدواج کردم و الان هم با وجود همسر و دخترم احساس خوشبختی می‌کنم.
 
 
 
 
 
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 4047
  • کل نظرات : 90
  • افراد آنلاین : 197
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 372
  • آی پی دیروز : 72
  • بازدید امروز : 1,961
  • باردید دیروز : 117
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 4,087
  • بازدید ماه : 4,087
  • بازدید سال : 29,470
  • بازدید کلی : 1,338,581
  • کدهای اختصاصی

    پشتیبانی